کد مطلب:314064 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:179

مادر مرتبا صدا می زند یا اباالفضل یا اباالفضل
جناب حجةالاسلام و المسلمین، حامی مكتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آقای حاج سید محمدتقی غروی دامت بركاته، اظهار داشتند كه: والده ی مكرمشان داستانی را از ایام كودكی ایشان نقل می كردند كه تفصیل آن چنین است:

1. وقتی كه سید محمدتقی متولد می شود شیر مادر را نمی خورد، یعنی قادر به گرفتن پستان مادر نمی باشد. از آنجا كه وی 7 ماهه به دنیا آمده بوده و قبل از او نیز یك برادرش مرده بود، لذا مادرش برای بهبودی وی، متوسل به حضرت اباالفضل العباس قمر بنی هاشم علیه السلام می شود. و نذر می كند كه اگر كودك (سید محمدتقی) زنده ماند گوسفندی را به پیشگاه حضرتش تقدیم دارد.

در پی این نذر، یك شب مادر نزدیك اذان صبح خوابش می برد و در خواب می بیند روباهی خروس سفیدی را گرفته دارد می برد و مادر در این حال مرتبا صدا می زند: یا اباالفضل، یا اباالفضل...!

پس از توسل به حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام، سید بلندقامتی خروس را از



[ صفحه 464]



روباه گرفته، به مادر می دهد. با مشاهده ی این صحنه، مادر دفعتا از خواب بیدار می شود، پدر طفل را صدا می زند و می گوید: آیا بوی عطری استشمام می كنید یا نه؟ پدر در جواب می گوید: این بو مربوط به نسیم سحر است.

بعد از خواندن نماز صبح، مادر ماجرا را شرح داده می گوید: من خواب دیده بودم و خواب را تماما برای پدرم تعریف می كند. پدرم می گوید: خاطر شما جمع باشد، این بچه دیگر نمی میرد و از عنایات حضرت قمر بنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام زنده می ماند!

حقیر، مصنف كتاب، می گوید: جناب آقای سید محمدتقی غروی، اینك یكی از مبلغین و مروجین مكتب امامان معصوم شیعه بوده و از حامیان قرآن و اهل بیت علیهم السلام به شمار می رود.